نقد فیلم غلامرضا تختی

 

 


غلامرضا تختی» نهایی ساخته ی بهرام توکلی از این نظر فیلم موفقی است که در نگاهی کلی تک ­تک عناصرش می­ توانند خویش را در پس اجرای شسته رفته­ ی آن مخفی نمایند بی آن­ که به صورت جدا از هم مورد بررسی و محاسبه قرار گیرند ; بدین ترتیب در همین اولِ فعالیت می­ توان یک امتیاز مثبت به توکلی بابت کارگردانی درخشانش بخشید . ولی آن­چه فیلم تا حدودی از بابتش لطمه می­ خورد فیلمنامه­ ی آن است . فیلم تلاش می ­کند یک اثر بیوگرافیک کاملاً بامسئولیت به معاش حقیقی وواقعی قهرمانش باشد سوای آن­ که نقاط کلیدی و مشاجره برانگیز معاش او را مورد انگیزه قرار دهد . در شرایطی‌که رویه توکلی را صرفا به عبارتی شرح کلی و اجمالی رخدادهای معاش یک قهرمان ملی در لحاظ بگیریم نمی ­توان بر فیلمنامه­ ی فعالیت نیز خرد­ه­ ای گرفت البته در حالتی‌که بخواهیم وارد ریزه کاری معاش وی شویم و مستندوار اتفاق ها معاش حرفه­ ای و محرمانه او را دنبال کنیم قطعاً فیلمی با مشخصه­ های فعلی پاسخگوی بخش اعظمی از این ریزه کاری و نکات قابل تأمل معاش قهرمانش نیست . از طرفی دیگر فیلم در طرح و پرداخت صحیح به شخصیت­ هایش هم کاستی­ هایی داراست . عالم پهلوان تختی در فیلم توکلی , به شخصیتی مسطح با پاره ­ای از خصوصیات اخلاقی تکراری مبدل شده‌است . برای مثال تأکید فیلمساز بر کمک­ رسانی­ های قهرمانش به اشخاص تهی­ دست و غیرتهی­ دست و یا این که ارجحیت داشتن دیگر افراد بر خودش , از جایی به آن‌گاه رنگ و بوی تکرار و مبالغه به خویش می ­گیرد و هرقدر نیز که از حقیقت وام گرفته باشد در فیلم به موتیفی اغرق آمیز و نچسب مبدل می­شد . در اکثری از اثرها شاخص بیوگرافیک مورخ سینما , خصوصیات مثبت و منفی اخلاقی در کنار نیز کاراکتر را رفتار می­ نمایند و براین اساس قهرمان به رغم تمام وجوه قهرمانانه­اش نقاط ضعف و ویژگی­ های منفی اخلاقی نیز دارااست البته قهرمان فیلم توکلی قهرمانی با وجوه تیپیکال یک قهرمان سنتی از آب درآمده است که هیچ وقت به بعد ها متعدد وجودی ­اش اشاره ­ای نمی ­شود ; به ­عنوان نمونه حتا یک ویژگی منفی اخلاقی در طراحی­ این شخصیت نظر نمی­ شود و ممکن است همین مطلق­ گرایی در رسم خصوصیت های مثبت کاراکتر سبب ساز می­ شود مخاطب ناخودآگاه تأثیری مع از انگیزه مورد علاقه فیلمساز اخذ نماید . این خودداری از رسم ظرایف در پرداخت به دیگر شخصیت­های فیلم هم به دیده می­خورد و از این نظر می­توان غلامرضا تختی» را فیلمی با حداقلِ شخصیت­ پردازی به شمار آورد .
البته هنگامی فیلمی قرار بر این است به معاش یک ورزش کار اسطوره ­ای بپردازد قطعاً فصل­های ورزشی فیلم هم حایز اهمیت می­شود . دارای اهمیت ­ترین بخش ورزشی فیلم مرتبط با فینال مسابقات ملبورن است که در آن علاوه بر کشتیِ تختی به روابطش با همکارانش , حسادت­ اطرافیانی که دست از سرش برنمی­ دارا هستند و . . . نیزپرداخته شده‌است . توکلی در نوسازی فضای ورزشگاه , شیوه­ ی گزارشگریِ مسابقات در آن دهه­ ها و اخلاق و فضاسازی برهه­ ی هنگامی مد نظرش سعی صدق دارااست . بخش مسابقه دکوپاژ پیچیده ­ای ندارد ولی این دکوپاژ با فضایی که قرار بوده است صورت گیرد همخوان و متناسب است . با این وجود فیلم جای پرداختن به زندگیِ حرفه­ ای و ورزشی پهلوان تختی را دوچندان بیشتر از این­ها داشت و به رغم آن­که غلامرضا تختی» فیلمی تکنیکی است ولی نبود شدید بخش ­های ورزشی در آن کاملاً چشمگیر است . از سایر اشکالات وارد بر فیلم نوشت , عدم توزیع درست داده­ ها در بستر آن است . همان میزان اعتنا مولف به بعضا از وجوه خیر چندان اساسی معاش کاراکتر بیشتر از اعتنا وی به بخش­ های اساسی خیس معاش اوست , جزییاتی که در عین حالا مخاطب هم فضولی بیش­تری برای فهمیدن در رابطه ­شان داراست . مثلاً به رابطه­ی تختی با همسرش آن­قدر که بایستی پرداخته نمی­ شود , یا این که آنکه بخش اعظمی از مناسبات معاش ورزشی وی گنگ و غیر قابل درک باقی می­ نظیر . ضمن آن­که فیلم مقدمه ­ی حتمی را برای قبول قتل نفس تختی از طرف مخاطب مهیا نمی­ نماید . طبیعتاً هنگامی فیلمساز ابرقهرمانی این­چنین کار کشته و درعین اکنون تک ­بعدی خوی می­ نماید چه بسا به عبارتی ناملایمات به تصویر درآمده در فیلم هم نمی­توانند زمینه­ی منطقی را برای قتل نفس این قهرمان قدرتمند و سرد و گرم چشیده­ آماده نمایند به این ترتیب بستر درام بیشتراز هر چیز پر‌از رویدادهای فرعی و جانبی ­­ای شده‌است که پیام آخرین همگی­ شان تأکید چندباره بر خصلت نیکوکاری تختی است و خیر چیزی بیش­تر .
در فیلم­های بیوگرافیک , گزینش هنرپیشه ( ان ) نقش دارای اهمیت از مهم­ترین و ریسک­پذیرترین بخش­های عمل کارگردان است . در بیشتر موردها فیلمساز برای خودداری از ریسک گزینش نابازیگرِ مشابه به قهرمان متبوع , به سراغ بازیگران فن ­ای می­ رود و چهره­ی هنرپیشه را به وسیله­ ی گریم به کاراکتر ذی‌ربط نزدیک می­کند ; در پاره­ ای دیگر از موردها البته کارگردان نابازیگرانی را با شباهت به شخصیت مدنظر خویش تعیین می­ نماید . بهرام توکلی به سراغ مورد ­ی دوم رفته و برای هر برهه از معاش پهلوان تختی یک هنرپیشه تازه­ عمل ولی مشابه به پرسوناژ را تعیین نموده است . بهره­ گیری از دوبله که مختصِ کاراکترِ تختی است افزون بر آن که ضعف­ های احتمالی حرفه ابلاغ بازیگران غیرحرفه­ ای را کم رنگ می­ نماید به جهت به عبارتی خصوصیت ابهت­ بخشیدن به قهرمان اتخاذ شده‌است . در واقع فایده گیری از صدایی مقتدرو قوی که در عین اکنون پختگی نیز دارااست منجر می­­شود قهرمان , از سایر شخصیت­های فیلم مختلفی گردد . احتمالاً از آن جهت که بازیگرانِ دارای اهمیت فیلم رخ نیستند , توکلی برای اکثری از نقش­های تکمیل کننده و حتا مضاعف کوتاه تختی» به سراغ بازیگرانِ مطرح و دارای اسم و رسم رفته است . فیلم نامه آن­قدر بر قهرمان مهم متمرکز است که دیگر کاراکترهای فیلم فاقد شخصیت­پردازی­های خاص­­اند و حضورشان در‌حد معرفی آن کاراکتر به مخاطب ما‌نده است ; طبیعتاً چنین نقش­ های کوتاه و کم ­پتانسیلی نمی­ توانند هنرپیشه را مبتلا معضل خاصی بکنند و درنتیجه نقش­های فرعی فیلم فراوان معمولی­ اند .
غلامرضا تختی» فیلمی است که از ظرفیت­های دراماتیک کاراکتر اصلی­ اش آن­چنان به کارگیری نمی­ نماید ولی در عین هم اکنون در اجرا و ارائه­ ی فرمی جدید و مبتکرانه دوچندان قابل اعتناست .

وینستون چرچیل در تاریک ترین ساعت

بررسی فیلم غلامرضا تختی

عنوان دومین مطلب آزمایشی من

  ,تختی ,فیلم ,است  ,ی ,ای ,    ,است که ,در آن ,غلامرضا تختی» ,که در ,غلامرضا تختی» فیلمی

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سوالات مدیریت رفتار سازمانی پیشرفته لوازم برقی fatemetavakoli شرکت کیاثمین سپاهان فیلم هایی که نباید از دست بدهید arz.ii همه چیززز قابل عنوانه نمایندگی فروش خدمات تعمیر کولر گازی اسپلیت در شیراز - عظیمی مهجور اخبار آی تی - اخبار تکنولوژی و فناوری اطلاعات